اصولا تعابیری که آدمها از واژگان دارند با هم متفاوت است، برای بسیاری پاییز فصل عاشقی و فصل رنگهاست، اما برای آدمهایی که زیر پوست این شهر هستند و کمتر مورد توجه، پاییز چهرهای دیگر دارد، شاید فصلی سوزناک برایشان باشد حتی شاید گذر زمان و فصلها آنگونه که برای دیگران اهمیت دارد برای آنان مهم نباشد، شاید اصولا گذر این زمان را از یاد برده باشند.
در حوالی یکی از مناطق حاشیه شهر پشت دیوارهای حاشیه خیابان و در منطقهای که زمینهای خالی بسیارند عدهای کنار دیوار نشسته و مشغول دود کردن عمر خود هستند.
لیلا یکی از این افراد است، 39 سال بیشتر ندارد اما چهرهاش چیز دیگری میگوید، دندانهایی بهکلی خراب و چهرهای خسته، مأیوس و بیتوجه به اتفاقات پیرامون.
از زندگی پر از رنجش میگوید از اینکه چگونه بهخاطر متادون و شیشه مادرش را در مهاباد گذاشته و بهمشهد آمده است، وقتی نام مادرش را بهزبان میآورد صدایش میلرزد، از دلتنگیش به او میگوید و از اینکه همین مواد چگونه او را از مادرش فرسنگها دور کرده است.
بهگفته خودش بهترین خانه و زندگی را داشت و پسری 20 ساله، که مواد همه اینها را از او گرفت و سدی شد میان او و تمام داشتههایش.
کیوان شوهر لیلاست در کنار او نشسته و میگوید مدتهاست از اعتیاد خسته شده، اما چون لیلا قصد ترک کردن ندارد او نیز ادامه میدهد.
از پولی که روزانه خرج مواد میکند و اینکه از کجا تامین میشوند میپرسم که پاسخ میدهد شاید روزی حدود 50 تا 60 هزار تومان و شاید ماهانه حدود سه میلیون تومان هزینه مواد میکند.
روزگار میگذرانند در خانههایی که شبیه خانه نیست!
چند کوچه آن طرفتر درون یک زمینی که اطرافش دیوار کشیده شده جمعی از زنان و مردان در کنار هم زندگی میکنند، زندگی که نه روزگار میگذرانند در خانههایی که شباهتی به خانه ندارد، چند تخته چوب، پلاستیک و پارچه را رو هم انداخته و درون آن شبها را سر میکنند.
طاهره ساکن یکی از این خانههاست، میگوید 48 سال دارد و مادر دو دختر 27 و 18 ساله و یک پسر 32 ساله است.
پسرش اعتیاد داشت، همه زندگی را خرج او کرد تا از اعتیاد نجاتش دهد او که ترک کرد پدر و مادر هر دو معتاد شدند، البته طاهره خود را معتاد نمیداند و میگوید گاهی تفننی شیشه میزند!
پیش از این در باغی سرایدار بود که او و شوهرش را بیرون میاندازند و حدود یک سال است که در این خانه در کنار سگی که لوسی خطابش میکند و چند روزی است که سه توله بهدنیا آورده بیتوته کرده است.
لیوان چای در یک دست و با سیگاری در دست دیگر، بیخیال شلوغیهای اطراف، ادامه عمر خود را دود میکند، در شناسنامه 36 سال دارد اما غبار اعتیاد بر چهرهاش از او مردی حدود 50 سال ساخته است.
مجرد و 21 سال است که معتاد شده است، میگوید روزانه 20 سی سی متادون میزند بهعلاوه شیشه!
12 سال شاطر نانوا بود، اما بهخاطر اعتیاد بیرون میاندازنش، حتی خانواده هم او را در میان خود قبول نکرد، محمد را سربار و مایه شرمساری میدانستند، از او میپرسم چگونه زندگی میگذراند خرج موادش را چگونه درمیآورد؟ میگوید: واکسی هستم.
بیشتر که گفتوگو میکنیم یَخَش باز میشود شرمنده مادرش است، مادری که بهتنهایی کار میکند تا خرج جهیزیه خواهرش را درآورد.
قول میدهد که اعتیاد را کنار بگذارد، نمیدانم این بار هم همچون دفعات قبل قول داده یا واقعا از این همه دربه دری و آوارگی خسته است.
مینو کارتن خواب دیگری است که دوری از شوهر و فرزندانش را عامل سیه روزی خود میداند، دیپلمه است و نسبت بهدیگران باسوادتر، صحبت کردنش نیز گویای این مطلب است، اعتیاد که باسواد و بیسواد نمیشناسد!
شوهرش بهدلیل سرقت مدتی است بهزندان افتاده و دو فرزندش در مراکز نگهداری بهزیستی هستند و او نیز بههمراه امیرکیای 13 سالهاش در این خرابه زندگی میکند، خانه را با کمک پسرش ساخته است.
امیرکیای 13 ساله خیلی زودتر از کودکان همسن خود بزرگ شده و بهجای اینکه مانند همسالان خود پای درس و کتاب خود باشد هر روز سر در کیسههای زباله میکند بهامید اینکه چیزی درخور فروش بیابد تا خرج خُرد و خوراک و مواد مادرش را تامین کند.
مینو به او قول داده بود که هرچه را که امروز کار کرده ببرد کلوپ و مانند دیگر کودکان بازی کند.
کارشناسان بهزیستی متوجه میشوند که امشب قرار است عدهای به این منطقه بیایند و مینو را با خود ببرند!
خیلی با او صحبت میکنند و از زندگی بدون اعتیاد سخن میگویند از آیندههای روشن در کنار امیرکیا و دو کودک دیگرش، بالاخره راضیاش میکنند که بهکمپ ببرندش، اما او نگران امیرکیاست.
قول میگیرد که حتما مراقب او باشند و بالاخره سوار خودرو شده و بهسوی یک زندگی جدید راهی میشود و کارشناسان او را از شبی دردناک نجات میدهند!
این روایتی تلخ از آدمهای شهر من است، روایتی که هر روز در حال تکرار شدن است و همتی میطلبد برای حذف این تکرارها.
اعتیاد بیسواد و باسواد نمیشناسد
مشاوره و روانشناس خانواده اداره کل بهزیستی خراسان رضوی میگوید: دلایل مختلفی سبب اعتیاد در افراد میشود که فقر، بستر خانوادگی، شکستهای روحی و عاطفی و مالی بخشی از این علتهاست.
مژگان قوچانی با اشاره به اینکه اعتیاد باسواد و بیسواد و حتی فقیر و ثروتمند نمیشناسد؛ ادامه میدهد: عدم توجه به نیازهای عاطفی افراد، نبود آگاهی و حتی در مواردی توجه بیش از حد از دیگر عواملی است که منجر به گرفتار شدن افراد در دام اعتیاد میشود.
وی به رفتار غیرکارشناسانه برخی خانوادهها با معتادان اشاره کرد و بیان میکند: متاسفانه بهدلیل عدم آگاهی که در جامعه وجود دارد برخی خانواده بهمحض اینکه یکی از اعضا گرفتار اعتیاد میشود، او را از خانه طرد میکنند و مایه شرمساری میدانند.
مشاوره و روانشناس خانواده اداره کل بهزیستی خراسان رضوی اضافه کرد: این در حالی است که طرد افراد معتاد آنان را از یک معتاد ساده تبدیل به یک معتاد متجاهر و خطرناک میکند و امکان بازگشتش را مشکل میکند.
قوچانی ضمن تاکید بر اینکه بازگرداندن یک فرد معتاد به جامعه و خانواده صبوری میطلبد؛ تصریح میکند: نه تنها خانوادهها که جامعه نیز باید آگاهی لازم برای پذیرش این مسئله را کسب کند، چرا که بسیار اتفاق میافتد که فردی همت کرده و ترک میکند، اما بهدلیل اینکه جامعه و خانواده او را نمیپذیرد و اعتماد نمیکند دوباره بهزندگی سابق خود بازمیگردد.
وی به توصیف افراد معتاد میپردازد و میگوید: این افراد معمولا بر روی ابرها راه میروند و متوجه گذر زمان نیستند و ممکن است که ساعتها خود را با گلدانی مشغول کنند و تصور کنند هنوز دقیقهای بیشتر نگذاشته است.
مشاوره و روانشناس خانواده اداره کل بهزیستی خراسان رضوی با بیان اینکه این افراد قدرت تصمیمگیری ندارند؛ خاطرنشان میکند: حتی بسیاری از معتادان، اعتیاد خود را انکار میکنند و معتقدند که صرفا برای تفریح مصرف میکنند، اما در عمل یک معتاد حرفهای هستند.
قوچانی باری دیگر آگاهی بخشی به خانوادهها و جامعه از طریق رسانهها، نهادهای آموزشی و دانشگاهها تاکید کرد.
دستورالعملهای شورای مبارزه با مواد مخدر در کشوی مدیران خاک میخورد
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: مراکزی که تحت ماده 16 از آن نام میبریم مربوط به معتادان متجاهر است و معتاد متجاهر کسی است که درد خود را بهصورت آشکار نشان میدهد و در مقابل چشمان همگان مصرف میکند.
سیدحسن اعتمادی با اشاره به اینکه مخاطبین ما کسانی هستند که بهطور کلی پیوندهای خانوادگی و اجتماعیشان قطع شده است؛ بیان کرد: این افراد هیچ امید و انگیزهای برای یک زندگی خوب ندارند و به آخر خط رسیدهاند.
وی ضمن بیان اینکه وظیفه قانونی ما اداره دو مرکز مردان و زنان است؛ ادامه داد: مرکز مردان ما 250 نفر و مرکز بانوان 150 نفر ظرفیت دارد و بهطور کلی طبق مصوبه دولت برای مشهد نگهداری از 400 نفر در هر دوره یک تا سه ماهه اعتبار در نظر گرفته شده است.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد افزود: دولت برای هر نفر روزانه 14 هزار تومان مصوب کرده است، البته با توجه به اینکه مشهد کلان شهری است که در مسیر ترانزیت مواد مخدر قرار دارد، شهرداری، شورای شهر و شورای مبارزه با مواد مخدر استان مصوب کردهاند که اعتبار درمان و بازتوانی یک هزار نفر دیگر را نیز تامین کنند.
اعتمادی با اشاره به اینکه در مشهد 10 مرکز نگهداری از کارتن خوابها فعال است؛ تصریح کرد: روند کار به این شکل است که نیروی انتظامی با حکم قضایی اقدام به جمعآوری معتادان در سطح شهر میکند و آنان را بهمرکز خلق آباد که مرکز مادر ماده 16 محسوب میشود آورده و در این مرکز این افراد مورد غربالگری قرار میگیرند و در نهایت چنانچه معتاد متجاهر بودن آنان ثابت شده بین مراکز تقسیم و بین یک تا سه ماه بهصورت قانونی تحت مراقبت قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه یک تیم متشکل از مدیر داخلی مرکز، پرستار، روانشناس و مددکار اقدام بهمراقبت از این افراد میکنند؛ خاطرنشان کرد: مشکل ما نبود اعتبار و پرسنل کافی است و متاسفانه اعتباری که به این موضوع اختصاص داده شده با آنچه که در آییننامه آمده است، فاصله دارد.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد با تاکید بر اینکه مراکز ماده 16 بر آن هستند که بهبودی را به معتادان متهاجر هدیه کنند؛ گفت: این معتادان مدتها بدون هیچ قید و شرط و برنامهای زندگی کردهاند و ما در جلسات خود میکوشیم با برنامه زندگی کردن را بیاموزند، بههمین دلیل سر یک ساعت غذا میخورند، رأس یک ساعت بیدار میشوند و یا میخوابند و رأس یک ساعت مشخص سر کلاس حاضر میشوند.
اعتمادی افزود: ما در این مراکز با دو مشکل مواجهیم مشکل اول تعداد مراجعین و مشکل دوم افرادی که باید ترخیص شوند، اما جایی برای رفتن ندارند، در حال حاضر بیش از 39 نفر بهدلیل اینکه مکانی ندارند در این مراکز مقیم شدهاند.
وی بیان کرد: در دنیا مراکزی تحت عنوان «خانههای بین راهی» وجود دارد که دو خانه با این نام در مشهد وجود دارد که ظرفیت آنان 30 نفر است.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد در خصوص کارکرد این خانهها گفت: وجود این خانهها سبب میشود افراد معتاد پس از گذراندن یک دوره یک تا سه ماهه در کمپ مستقیم وارد جامعه نشوند بلکه به این خانهها بیایند و آمادگی لازم برای ورود بهجامعه را کسب و پس از یافتن شغلی از آنجا میروند.
اعتمادی اضافه کرد: هر فرد تنها یک دوره سه ماهه و نهایتا طبق قانون 6 ماه میتواند در این خانهها اسکان پیدا کند و در این مدت باید مدام از عملکرد روزانه خود برای یافتن شغل گزارش دهند.
نیازمند حمایت خیرین هستیم
وی با بیان اینکه مشهد حدود 30 خانه بین راهی دیگر نیاز دارد؛ خاطرنشان کرد: ما نیاز داریم خیرین وارد این عرصه شوند و در تامین امکانات مورد نیاز کمک کنند.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد اظهار کرد: برخلاف آنچه که افراد جامعه میپندارند معتادان بهدلیل سختیهایی که دیدهاند آستانه تحمل بالایی دارند و با توجه به اینکه معمولا جمع زیادی از آنان دارای یک تخصص هستند، چنانچه مورد حمایت قرار گیرند و از دام اعتیاد رهایی یابند و پس از آن نیز به آنان توجه شود، میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و کاملا بهکار مشغول شوند، چرا که طعم تلخ آوارگی را کشیدهاند.
اعتمادی در پاسخ به این سوال که معمولا چه تعداد از معتادان پس از ترک به جامعه بازمیگردند و سراغ اعتیاد نمیروند؟؛ گفت: این سوالی است که بایستی از تمامی مسؤولان دولتی پرسیده شود، چرا که طبق قانون تمامی ارگانهای دولتی از استاندار که رئیس شورای مبارزه با مواد مخدر استان است تا دانشگاه و سازمان تبلیغات اسلامی در خصوص درمان و بازتوانی معتادان مسئولیت دارند.
عدم همراهی مسؤولان با مراکز ماده 16
وی ضمن تاکید بر اینکه متاسفانه هیچ یک از مسؤولان به وظیفه خود در این رابطه عمل نمیکند؛ بیان کرد: شهرداری موظف است درصدی از محل درآمدهای خود را به مراکز ما اختصاص دهد که طی 14 ماه گذشته رقمی را بهما دادهاند که گوشهای از کار را هم نگرفته است.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد بیان کرد: دانشگاه علوم پزشکی نیز موظف است بیمارانی که ما میفرستیم تحت درمان قرار دهد، اما در عمل این اتفاق رخ نمیدهد و ما مجبور هستیم با کلی التماس کار خود را پیش ببریم.
اعتمادی با تاکید به اینکه تمامی مسؤولان برای اینکه معتادان به جامعه بازگردند وظیفه شرعی و قانونی دارند؛ خاطرنشان کرد: اصولا ما کاری نکردهایم که معتادان پس از ترک به دامن اعتیاد برنگردند و چنانچه معتادی بهطور کل نجات پیدا کرد باید تعجب کنیم.
وی تاکید کرد: یقین دارم که چنانچه به تکالیف خود درست عمل کنیم جمع زیادی از معتادان را میتوانیم به جامعه بازگردانیم.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد در خصوص وظیفه جامعه در قِبال معتادان، گفت: کارخانهدار و یا مسؤول ادارهای که معتادی را وسط خیابان رها میکند تعهد اجتماعی ندارد، این فرد باید بداند فرزندان آنان از میان همین معتادان رها شده در جامعه باید بهمدرسه و دانشگاه برود.
اعتمادی با تاکید بر اینکه همه در ارتباط با آسیبدیدگان اجتماعی مسئولیت دارند؛ اظهار کرد: چنانچه همنشینی با آسیبدیدگان اجتماعی را بدانیم و آموخته باشیم که با آنان چگونه برخورد کنیم بخش زیادی از مشکلات مرتفع میشود.
وی ضمن خالی دانستن جای آموزش در جامعه، به انتقاد از عملکرد مسؤولان و خاصه مسؤولان صداوسیما پرداخت و گفت: صداوسیما در آگاهسازی جامعه ماموریت دارد، اما در این حوزه اقدام چندانی انجام نمیدهد و معمولا بهجز پخش چند پیام از طرف کمیته امداد اتفاق دیگری رخ نمیدهد.
مسؤول مراکز ماده 16 بهزیستی مشهد با یادآوری اینکه تمام تبلیغات پخش شده از تلوزیون تجاری و اقتصادی است؛ عنوان کرد: در شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر دستورالعملهای لازم داده و نوشته شده است، اما کسی آن را ورق نمیزند و در کشوی میز مدیران خاک میخورد.
اعتمادی تاکید کرد: از نظر تئوری هیچ چیز کم نداریم اما با توجه به اینکه انجام وظیفه زحمت میخواهد و هزینهبردار است و بهطور کلی حوزههای جذابتری در مقابل مسؤولان قرار دارد، بههمین علت به امور مربوط به معتادان توجه نمیشود و جالب اینجاست که در این حوزه همه از ما طلبکارند.
منبع : فارسانتهای پیام/
نظر شما